kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۸۴۳۱
تاریخ انتشار : ۱۱ آذر ۱۴۰۲ - ۲۰:۰۵

ازدواج سـنت مؤکد  پیامـبر(ص)

 
فرشته محیطی
در همه موجودات زوجیت وجود دارد و به طور طبیعی و غریزی ازدواج نیز هست. در جوامع انسانی ازدواج وجود دارد؛ اما این سؤال مطرح می‌شود که چرا پیامبر(ص) ازدواج را سنت خود دانسته است؛ چه تفاوتی در نکاح اسلامی با ازدواج‌ها در جوامع بشری وجود دارد؟ این پرسشی است که نویسنده درصدد پاسخ به آن برآمده و به بررسی اهداف و فلسفه ازدواج در اسلام پرداخته است.
***
نکاح‌، سنت پیامبر(ص)
همه شاید این جمله را در عقد ازدواج خود یا دیگران شنیده باشند که عاقد پیش از اجرای صیغه عقد این حدیث را از پیامبر(ص) می‌خواند که فرموده است: النِّکَاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی؛ نکاح، سنّت من است. هر کس از سنّت من رویگردان شود از من نیست. (بحار الأنوار: ج ۱۰۳‌، ص ۲۲۰‌، حدیث ۲۳ منتخب میزان الحکمهًْ: ص۲۵۲)
آن حضرت(ص) در جایی دیگر فرمودند: مَنْ اَحَب فِطْرتی فَلیَستَنَّ بِسُنتی و مِن سُنتی النَکاحُ؛ کسی که دین مرا دوست می‌دارد باید به سنت من پایبند باشد و از سنتهای من ازدواج است.(مکارم الأخلاق، ص ۱۹۶)
سنّت در لغت به روش در پیش گرفته شده و عادت شده در زندگى اطلاق مى ‏شود، چنان‌که پیامبر اکرم (ص) مى‏فرماید: مَنْ سَنَّ سُنَّهًًْ حَسَنَهًًْ کَانَ لَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهًِْ وَ مَنْ سَنَّ سُنَّهًًْ سَیِّئَهًًْ کَانَ عَلَیْهِ‏ وِزْرُهَا وَ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهًْ؛ کسى که طریقه خوبى را پایه‌گذاری کند، اجر و ثواب هر کس که تا روز قیامت به آن عمل کند را دارا است و کسى روش نکوهیده‌ای را اختراع کند، گناه آن و هر کس که عمل به آن تا روز قیامت کند بر عهده او است.(صحیح مسلم‌، باب من سن سنه حسنه؛ و نیز نگاه کنید مثل مضمون این حدیث در: الكافی، ج۵ ص ۱۰ ح۱ تهذیب الاحكام، ج ۶ ص ۱۲۴ ح۲۱۷ تحف العقول‌، ص ۲۴۳ سنن ابن ماجه، ج ۱ ص ۷۴ ح ۲۰۳ ) اما سنّت در اصطلاح علم حدیث، گفتار، عمل یا تقریر (تأییداتى) است که به قصد تشریع براى امّت از پیامبر اکرم(ص) صادر شده است.
اینکه قید «به قصد تشریع» آورده شده برای آن است تا امور دنیوى و عادى و فطرى‏اى که ارتباطى به امور دینى و وحى ندارد از تعریف خارج شود؛ زیرا چنین امورى طبیعتا از شخص صادر مى‌‏شود و طبع افراد متفاوت است و نمى‏توان همه امّت اسلامى را به امورى مقید کرد که عادى و آفرینشى هستند.
شیعیان در تعریف سنّت به جاى پیامبر اکرم(ص) لفظ «معصوم» را مى‏گذارند. پس هر قول و فعل و تقریر معصومان(ع) که چهارده نفرند، حجت خواهد بود. البته سنت به معناى عام کلمه در نزد محدّثان شامل واجب و مستحبّ مى‏شود، ولى در اصطلاح فقیهان تنها به امور مستحب اطلاق مى‏گردد.(ر.ک: خرمشاهى، بهاء الدین – انصارى، مسعود، پیام پیامبر، ص 8، منفرد، تهران‏، 1376 ش‏)
می‌دانیم که مسئله ازدواج در همه جوامع انسانی وجود دارد؛ چرا که انسان‌ها همانند دیگر موجودات زوج آفریده شده‌اند و در تکثیر نسل و تولید آن نیازمند زوجیت و جفت‌گیری هستند.(ذاریات، آیه 49؛ شعراء، آیه 7)
خداوند در آیات 7 سوره تکویر و 6 سوره زمر و 189 سوره اعراف و نیز 1 سوره نساء و 21 سوره روم از زوجیت نفوس انسانی سخن گفته و اینکه ازدواج موجب می‌شود که آدمی هم خودش به آرامش برسد و هم تولید نسل داشته باشد و هم آثار دیگری که بر ازدواج بار می‌شود به دست آورد.
فلسفه نکاح در اسلام
اما سؤال این است که چرا پیامبر(ص) نکاح را سنت خود دانسته و سرباز زدن و رویگردانی از آن را رویگردانی از خود آن حضرت برشمرده است؟
در پاسخ باید گفت در اسلام ازدواج فراتر از اهداف غریزی و طبیعی، دارای اهدافی بلند است که ارتباط با آخرت، دینداری، تکامل روحی و روانی بشر دارد. از این رو مفهوم و اهداف و فلسفه ازدواج در اسلام با ازدواج در جوامع دیگر به طور ماهوی متفاوت است و احکام و قوانینی که اسلام برای نکاح بیان می‌کند بسیار فراگیرتر و سختگیرانه‌تر از ازدواج در جوامع و شرایع دیگر حتی آسمانی است. از این رو پیامبر(ص) با تعبیر نکاح می‌خواهد بفرماید که آنچه در اسلام اتفاق می‌افتد فراتر از یک رابطه جنسی و تولید نسلی است که در میان همه جوامع انسانی و غیراسلامی وجود دارد.
با نگاهی کوتاه و گذرا نسبت به فلسفه و اهدافی که قرآن و سنت پیامبر(ص) و سنت معصومان(ع) بیان کرده می‌توان دریافت که جایگاه ازدواج در اسلام تا آنجا بالاست که عمل به این سنت اسلامی به معنای حفظ دو سوم دین در جوانان و نصف دین در دیگران است. پیامبر خدا (صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله) می‌فرماید: ما مِن شابٍّ تَزَوَّجَ فی حَداثَهِ‏سِنِّهِ إلاّ عَجَّ شَیطانُهُ: یا وَیْلَهُ‌، یا وَیْلَهُ! عَصَمَ مِنّی ثُلُثَی دِینِهِ‌، فَلْیَتَّقِ اللّه‏َ العَبدُ فی الثُّلُثِ الباقِی؛ هیچ جوانى نیست که در نوجوانی و ابتدای جوانى خود ازدواج کند‌، مگر آنکه شیطان او فریاد برآورد که: «واى بر او‌، واى براو! دو سوم دینش را از (گزند) من حفظ کرد». بنابراین‌، انسان باید براى حفظ یکسوم دیگر‌، تقواى خدا در پیش گیرد.(بحار الأنوار: ج ۱۰۳‌، ص ۲۲۱‌، ح ۳۴ منتخب میزان الحکمهًْ: ص ۲۵۲) به این معنا که ازدواج اسلامی حافظ دینداری و تامین‌کننده هدف اصلی دین است؛ یعنی اگر این سنت آنچنان‌که پیامبر(ص) تبیین و تشریع کرده مورد توجه و عمل قرار گیرد، دست کم نصف دین افراد جامعه تامین و تضیمن می‌شود و نصف دیگر آن به حوزه دیگر رفتارهای عبادی و دینی شخص باز می‌گردد.
اهداف ازدواج
1. تولید نسل: تولید و تکثیر نسل مسلمان از مهم‌ترین علل غایی و اهداف ازدواج در اسلام است؛ (شوری، آیه 16) پیامبر(ص) تولید نسل را به افزایش امت اسلام و جامعه مؤمنین و موحدین و مسلمین نسبت می‌دهد. آن حضرت می‌فرماید: مِن سُنَّتِی التَّزویجُ‌، وَاطلُبُوا الوَلَدَ؛ فَإِنّی اُکاثِرُ بِکُمُ الاُمَمَ غَداً. وتَوَقَّوا عَلى أولادِکُم لَبَنَ البَغِیِّ مِنَ النِّساءِ‌، وَالمَجنونَهًْ؛ فَإِنَّ اللَّبَنَ یُعدی؛ همسر دادن و همسر گرفتن‌، از سنّت من است. فرزند‌آوری کنید؛ چون من‌، فردا به شما بر دیگر امّت‏ها مباهات می‌کنم. درباره فرزندانتان‌، از شیر زنان بدکاره و دیوانه‌، اجتناب کنید؛ چرا که شیر‌، سرایت مى‏کند(و تاثیرگذار است).(بحار الأنوار‌، جلد ۱۰۳‌، صفحه ۳۲۳‌، حدیث ۹ دانشنامه احادیث پزشکی: ۱ / ۶۸۴)
پیامبر اکرم (ص) در جایی دیگر فرمودند: تَناکحوا تَناسَلُو تَکثّروا فَانی اُباهی بکمُ الاممَ یومَ القیامةِ ولو بالسِّقطِ؛ ازدواج کنید، فرزندآوری کنید و تعداد افراد خود را افزایش دهید که من در قیامت در برابر امتها، به شما و حتی به فرزندان سقط شده شما مباهات می‌کنم.(جامع الأخبار، ص ۱۰۱)
2. حفظ دین: چنان‌که گفته شد یکی از مهم‌ترین اهداف و فلسفه نکاح که سنت پیامبر(ص) است حفظ و صیانت از دین است. به این معنا که شخص با ازدواج می‌تواند نصف دین خود را حفظ کند. پیامبر اکرم –ص– فرمودند: مَنْ تزّوجَ احرزَ نِصفَ دینهِ فلیتَّقِ الله فی النصفِ الآخرِ؛ کسی که ازدواج کند نصف ایمان خود را حفظ کرده، پس باید جهت حفظ نصف دیگر آن تقوای الهی را پیشه کند.(نور الثقلین، ج ۳، ص ۵۹۶)
اما سؤال این است که چگونه ازدواج می‌تواند نصف دین را صیانت کند؟ آیا با هر ازدواجی چنین چیزی ممکن است؟ یعنی اگر شخص با یک کافر و زناکار و بی‌ایمان و مانند آن ازدواج کند چنین آثاری برای ازدواج خواهد بود؟ 
در پاسخ باید گفت: خیر! بلکه زمانی این آثار خواهد بود که ازدواج بر اساس سنت پیامبر(ص) و قرآن باشد. خداوند ازدواج را با کفو از نظر اعتقادی و ایمانی واجب دانسته است. از این رو ازدواج با مشرک و زانی و مانند آن جایز نیست. اگر کسی بر اساس سنت خدا و پیامبر(ص) ازدواج کند می‌تواند از این آثار بهره‌مند شود.  انسان باید به قصد دینداری ازدواج کند و آن را یک امر عبادی و دینی بداند نه یک امر صرفا برای رسیدن به لذت‌های دنیوی. از این رو اسلام ازدواج برای مال و جمال را مناسب انسان مؤمن و مسلمان نمی‌داند، زیرا هدف‌های کوچک و بی‌اهمیتی است و جمال و مال می‌آید و می‌رود، بلکه باید برای دین و آخرت ازدواج کرد و هدف بزرگی را مد نظر قرار داد. پیامبر اکرم(ص) فرمود: مَن تزوّجَ امرا ةً لایتزّوجُها الآ لِجمالِها لَمْ یَرَ فیها ما یُحبُ و مَنْ تزوجها لِمالها وکلهُ الله الیهِ فعلیکمْ بذاتِ الدین؛ کسی که با زنی ازدواج کند به قصد زیبایی آن زن، آنچه را که دوست می‌دارد در او نخواهد دید و کسی که با زنی به خاطر مالش ازدواج کند، خداوند متعال او را به همان مال وی واگذارد، پس بر شما باد به ازدواج با زن با ایمان.(وسائل الشیعه، ج ۳، ص ۶)
وقتی کسی با ایمان و به قصد دینداری ازدواج می‌کند، نماز و عبادت‌هایش نیز رنگ و معنای دیگر می‌یابد و ارزش و اعتبارش افزایش می‌یابد. پیامبر(ص) می‌فرماید: رَکعتانِ یُصلیهما المُتزوجُ اَفضلُ مِن رجلٍ عَزبٍ یَقومُ لَیلهُ و یَصومُ نهارَهُ؛ دو رکعت نماز انسان متاهل برتر است از عمل انسان مجردی که همه شب را در نماز و روز آن را روزه‌دار باشد.(وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۹) از نظر آن حضرت ازدواج چنان ارزشمند در دینداری است که وقتی بر اساس سنت پیامبر(ص) نکاح صورت گیرد و همسرداری انجام شود، نصف عبادت از این طریق انجام شده است. این بدان معناست که کفه ترازوی عبادت با ازدواج نصف و نصف خواهد بود؛ یعنی شخص با این عمل به تنهائی نصف عبادت خودش را انجام داده و دیگر عبادات در حقیقت نصف دیگر آن خواهد بود. از این رو پیامبر اكرم(ص) می‌فرماید: هر كه ازدواج كند نصف عبادت به او داده شده است. (بحار الانوار‌، ج103‌،ص220)
3. عفت‌خواهی و یاری خداوند: اگر نکاح بر اساس سنت پیامبر(ص) انجام گیرد، خداوند در زندگی به او یاری می‌رساند و همان دعایی که انسان هر روز از خداوند می‌خواهد که او را یاری رساند اجابت می‌شود؛ اما مشروط به اینکه این نکاح به قصد و نیت سنت خدا و پیامبر(ص) باشد؛ یعنی شخص بخواهد از طریق ازدواج به عفت دست یابد. بنابراین، فلسفه نکاح پیامبری دستیابی به عفت و یاری خداوند است. این اصل، نکاح اسلامی را از دیگر ازدواج‌هایی که در جوامع دیگر صورت می‌گیرد متمایز می‌کند. پیامبر(ص) عنایت خاص خداوند را به سه دسته از جمله کسانی بخواهند با ازدواج به عفت برسند مورد تاکید قرار داده و می‌فرماید: ثلاثهًٌْ حقٌ علی الله تعالی عونُهم، المجاهدُ فی سبیلِ اللهِ و المکاتِبُ الذی یُریدُ الاَداءَ، و الناکحْ الذّی یُریُد العفافَ؛ سه گروه بر خداوند متعال حق دارند تا آنها را یاری کند: مجاهد در راه خدا و کسی که سعی می‌کند تا قرض خویش را ادا کند و آن که می‌خواهد ازدواج کند تا عفت خود را نگهدارد.(نهج الفصاحه، ح ۱۲۱۹؛ نگاه کنید: نور، آیات 33 و 60)
4. آرامش خواهی: هدف ازدواج آرامش قلب و رهایی از اضطراب و تلاطم روحی است.(روم، آیه 21) بنابراین، ارضای شهوت اصالت ندارد، بلکه هدف اصلی و کلیدی، حفظ دین و دستیابی به آرامش است. اگر با این نگاه ازدواج انجام گیرد شهوت نیز ارضا می‌شود، ولی فراتر از آن انسان به آرامش می‌رسد. امام رضا(ع) فرمودند: انَّ اللهَ جَعلَ اللّیل سکناً و جعل النساءَ سکناً و مِن السنهًِْ التزویجُ باللیلِ و اطعامُ الطّعامِ؛ خداوند متعال شب را برای استراحت و آرامش قرار داده و زن را نیز مایه آرامش مرد قرار داده است و از سنت پیامبر است ازدواج در شب و طعام دادن.(الکافي ج۵ ص۳۶۶)
5. پاکی: هدف دیگری که در سنت ازدواج اسلامی مورد توجه قرار می‌گیرد رهایی از هر گونه پلیدی و پلشتی است و اینکه بخواهد چشمش پاک بماند و دین و ایمانش حفظ شود. پیامبر(ص) می‌فرماید: مَنْ تزوَّجَ اِمراةً لم یُرِدْ بها الآ أن یَغضَّ بَصرهُ و یحصن فَرْجهُ او یصلَ رحمَهُ بارک اللهُ لَهُ فیها وبارک لها فیه؛ کسی که ازدواج نکند؛ مگر به خاطر پاک ماندن چشم و دامن خود و یا جهت صله رحم، خداوند وجود آن زن را برای او و نیز وجود او را برای آن زن مبارک و میمون می‌گرداند.(الزواج، ص ۲۷۶)
انسان با ازدواج براساس سنت پیامبر(ص) به یک پاکی و طهارتی می‌رسد که او را سربلند می‌کند و می‌تواند با طهارت به لقاء الله برسد. پیامبر خدا(ص) می‌فرماید: مَن أحَبَّ أن یَلقَى اللّه‏َ طاهِرا مُطَهَّرا فَلْیَلْقَهُ بزَوجَهًٍْ؛ هر که دوست دارد که پاک و پاکیزه خدا را دیدار کند، با داشتن همسر به دیدارش رود.(بحار الأنوار: ج ۱۰۳‌، ص ۲۲۰‌، ح ۱۸ )
6. برکت: یکی از اهداف نکاح بر پایه سنت پیامبر(ص) دستیابی به برکت است. این مسئله تفاوت ماهوی را میان ازدواج اسلامی و غیراسلامی ایجاد می‌کند. پیامبر اکرم(ص) فرمود: تَزوّجْ فانَّ فی التزویجِ بَرکهًًْ والتعففُ؛ ازدواج کن، زیرا برکت و عفت در ازدواج است.(مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۱۶۲)
7. رزق الهی: در ازدواج رزق و روزی خانواده از سوی خداوند می‌رسد.خداوند بر این امر در آیه 32 سوره نور تاکید دارد. پیامبر اکرم –ص– نیز فرمودند: اِلْتَمسوا الرزقَ بالنکاحِ؛ رزق و روزی خود را به وسیله ازدواج بخواهید.(مکارم الأخلاق، ص ۱۹۶) امام صادق(ع) نیز می‌فرماید: هر كه از ترس تهیدستی ازدواج نكند‌، به خدای متعال گمان بد برده است؛ چرا که خدای متعال می‌فرماید: « اگر تهیدست باشند خداوند از فضل خود توانگرشان می‌سازد ».(نور الثقلین‌، ج3‌، ص597)
8. گشایش درهای آسمان: ازدواج بر مدار سنت پیامبر(ص) درهای آسمان را بر روی خانواده باز می‌کند؛ زیرا این عمل اسلامی موجب تقواست و تقوا نیز در رحمت الهی را می‌گشاید(اعراف، آیه 92). پیامبر اکرم – صلّی الله علیه و آله – فرمودند: یفتحُ ابوابُ السماءِ بالرَّحمهًِْ فی اَربعِ مواضِعَ عندَ نزولِ المطرِ و عندَ نَظَرِ الولدِ فی وجهِ الوالدینِ وعندَ فَتْحِ بابِ الکعبهًِْ و عندَ النکاحِ؛ درهای آسمان رحمت الهی در چهار مورد گشوده می‌شود، هنگام آمدن باران، آنگاه که فرزند به صورت پدر و مادر خود نگاه کند و هنگام بازگشایی درب خانه خدا و هنگام ازدواج.(بحار الأنوار، ج ۱۰۰، ص ۲۲۱)
9. پرهیز از فساد و فتنه در زمین: ازدواج در چارچوب سنت پیامبر(ص) موجب حفظ جامعه از فتنه و فساد و انواع نابهنجاری‌های اجتماعی می‌شود. پیامبر اكرم(ص) می‌فرماید: وقتی كسی كه به خواستگاری می‌آید و اخلاق و دینش مایه رضایت است به او زن دهید كه اگر چنین نكنید‌، فتنه و فساد زمین را پر خواهد كرد. (نهج الفصاحه‌، ح247)
ازدواج با چنین ساختار و اهدافی است که به عنوان بهترین بناها در اسلام مطرح می‌شود و خداوند ازدواج را امری محبوب و ارجمند می‌شمارد. چنان‌که پیامبر اكرم(ص) می‌فرماید: در اسلام هیچ بنایی ساخته نشد‌، كه نزد خدای عز وجل محبوب‌تر و ارجمندتر از ازدواج باشد. (بحار الانوار‌، ج103، ص222)
البته چنان‌که گفته شد ازدواج بر اساس سنت پیامبر(ص) و عمل به آموزه‌های قرآنی و سنت و سیره اهل بیت‌(ع) است که موجب می‌شود آثار و برکات فراوانی بر ازدواج اسلامی بار شود. این تفاوت معنادار است که نکاح را سنت اسلامی قرار می‌دهد؛ زیرا کسی که بر اساس سنت اسلام عمل کند، بدترین شوهر بهترین شوهر نسبت به اقوام و جوامع دیگر خواهد بود؛ چنان‌که امام حسن‌(ع) به مردی كه با ایشان در‌باره ازدواج دختر خود مشورت كرد‌، فرمود: او را به مردی با تقوا شوهر ده؛ زیرا اگر دختر تو را دوست داشته باشد گرامی‌اش می‌دارد و اگر دوستش نداشته باشد به وی ستم نمی‌كند.(مكارم الاخلاق. ج1. ص446)
به هر حال، با توجه به آنچه گذشت معلوم می‌شود که چرا پیامبر(ص) ازدواج را سنت خود دانسته است؛ زیرا از نظر روش و ماهیت و احکام و اهداف با دیگر ازدواج‌ها فرق دارد‌، بلکه یک بنای الهی است که بر اساس آن دین حفظ می‌شود و راهی برای رسیدن به خدا و لقاء الله در بهترین و محبوب‌ترین شرایط است.
در پایان توجه به این نکته مهم لازم است که اگر نکاح، به عنوان سیره و سنت پیامبر اسلام معرفی شده، این به معنای، نفی وجود ازدواج در میان ادیان سابق نمی‌کند و این جمله النکاح سنتی به معنای این نیست که مؤسس ازدواج، پیامبر است. بلکه مراد پیامبر از این جمله تأکید بر مهم بودن ازدواج در اسلام و تأکید بر ازدواج و زناشویی و تکثیر نسل مسلمانان است و از سویی نفی رهبانیت و گرایش‌های صوفیانه است که در میان مسیحیان و... به غلط رایج شده بود.